قشنگ میشد..!.

قشنگ میشد اگه چندتا آدم درست حسابی دور هم مینشستیم و حرفامونو بهم میزدیم ، بدون هیچ پس زمینه ای و قضاوتی ! ولی خب ما آدما فقط بلدیم تو ذهنمون همدیگرو قضاوت کنیم .

    • ت .
    • جمعه ۲۹ مهر ۰۱

    w2e

    توصیه میکنم  اهنگای wave to earth رو گوش بدید 

  • نظرات [ ۲ ]
    • ت .
    • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۰۳

    اخرین جرعه این جام

    همه می پرسند:

    -چیسد در زمزمه ی مبهم آب؟

    -چیست در همهمه ی دلکش برگ؟

    -چیست در بازی آن ابر سپید،

      روی این آبی آرام بلند،

      که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال؟

    -چیست در خلوت خاموش کبروترها؟

    -چیست در کوشش بی حال موج؟

    -چیست در خنده ی جام؟

     که تو چندین ساعت

     مات و مهبوت به آن می نگری؟

  • ۵
    • ت .
    • دوشنبه ۲۵ دی ۰۲

    آواره

    نیمه شب بود و غمی تازه نفس،

    ره خوابم زد و ماندم بیدار.

    ریخت از پرتو لرزنده ی شمع

    سایه ی دسته گلی بر دیوار.

    همه گل بود،ولی روح نداشت

    سایه ای مضطرب و لرزان بود 

    چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه

    گویا مرده ی سرگردان بود!

    شمع،خاموش شد از تندی باد،

    اثر از سایه به دیوار نماند

    کسی نپرسید کجا رفت،که بود،

    که دمی چند درین جا گذراند!

    این منم خسته درین کلبه ی تنگ

    جسم درمانده ام از روح جداست

    من اگر سایه ی خویشم،یارب،

    روح اواره ی من کیست،کجاست؟

    آواره-فریدون مشیری

  • ۳
    • ت .
    • يكشنبه ۲۴ دی ۰۲

    the loneliest>

    Cause I don't even care about the time I've got left hereThe only thing I know now is that I wanna spend itWith you, with you nobody else hereTonight is gonna be the loneliestYou'll be the saddest part of meA part of me that will never be mineIt's obviousTonight is gonna be the loneliestYou're still the oxygen I breatheI see your face when I close my eyesIt's torturousTonight is gonna be the loneliest

    • ت .
    • چهارشنبه ۱۲ بهمن ۰۱
    چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی.
    جهانی عشق در من آفریدی.
    دریغا با غروب نابهنگام،
    مرا در کام ظلمت ها کشیدی!
    منوی وبلاگ
    نویسندگان